منتديات الحب للكل
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

السلواني نسيانك صعب

اذهب الى الأسفل

السلواني نسيانك صعب Empty السلواني نسيانك صعب

مُساهمة من طرف عبد السلواني الإثنين أكتوبر 13, 2008 11:27 am

روزي به قلب احتياج داشته باشي اولين نفري هستم كه ميام تا قلبمو با تمام وجودم تقديمت كنم.دختر لبخندي زد و گفت ممنونم
تا اينكه يك روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نياز فوري به قلب داشت..از پسر خبري نبود..دختر با خودش ميگفت :ميدوني كه من هيچوقت نميذاشتم تو قلبتو به من بدي و به خاطر من خودتو فدا كني..ولي اين بود اون حرفات..حتي براي ديدنم هم نيومدي...شايد من ديگه هيچوقت زنده نباشم.. آرام گريست و ديگر چيزي نفهميد
چشمانش را باز كرد..دكتر بالاي سرش بود.به دكتر گفت چه اتفاقي افتاده؟دكتر گفت نگران نباشيد پيوند قلبتون با موفقيت انجام شده.شما بايد استراحت كنيد..درضمن اين نامه براي شماست
دختر نامه رو برداشت.اثري از اسم روي پاكت ديده نميشد. بازش كرد و درون آن چنين نوشته شده بود
سلام عزيزم.الان كه اين نامه رو ميخوني من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش كه بهت سر نزدم چون ميدونستم اگه بيام هرگز نميذاري كه قلبمو بهت بدم..پس نيومدم تا بتونم اين كارو انجام بدم..اميدوارم عملت موفقيت آميز باشه.(عاشقتم تا بينهايت)
دختر نميتوانست باور كند..اون اين كارو كرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود
آرام اسم پسر را صدا كرد و قطره هاي اشك روي صورتش جاري شد..و به خودش گفت چرا هيچوقت حرفاشو باور نكردم....السلواني نسيانك صعب 06السلواني نسيانك صعب 06
اینو واسه اونی نوشتم که هیچ وقت باورم نکرد .




+ نوشته شده در جمعه چهارم مرداد 1387ساعت 17:54 توسط نانی گل و مهدی |
GetBC(56);
3 نظر


باتو


السلواني نسيانك صعب 12053550813


+ نوشته شده در پنجشنبه سوم مرداد 1387ساعت 11:52 توسط نانی گل و مهدی |
GetBC(54);
نظر بدهيد


گفتی که شتاب رفتن من از برای توست """" آهسته تر برو که دلم زیر پای توست


السلواني نسيانك صعب 12053550815


+ نوشته شده در پنجشنبه سوم مرداد 1387ساعت 11:39 توسط نانی گل و مهدی |
GetBC(53);
يک نظر


ستاره






از دار دنیا منم و یه ستاره،اونم که می خواد بره تنهام بذاره

هرچی که می گم نرو فایده نداره ؛می خواد دلم رو به زانو در بیاره

برای هر چیز یه بهونه میاره ،تا می گم آخه می گه آخه نداره

می گم بیا تا یکی باشیم دوباره ، آهسته آروم می گه نه با اشاره

پیشش می شینم تا بتونه دوباره ،گذشته هارو باز به خاطر بیاره

یادش بیاد این دل عاشق بیچاره؛ تو دنیا چیزی نداره جز ستاره

پا می شه میره منو تنها می ذاره؛ با رفتنش رو دل من پا می ذاره

از ابر چشمام بارون غم میباره؛ طفلی دل من که شده پاره پاره

من بی ستاره همه عمرم تباهه، روزای عمرم همه رنگ سیاهه

دونه به دونه نفسام بی ستاره، حتی یه ذره بوی زندگی نداره

بی اون نمی خوام دیگه زنده بمونم، جز اون نمیخوام واسه هیچ کس بخونم

میرم یه گوشه تک و تنها بمیرم، شاید بتونم کمی آروم بگیرم...


+ نوشته شده در یکشنبه سی ام تیر 1387ساعت 14:46 توسط نانی گل و مهدی |
GetBC(52);
نظر بدهيد


نمی تونم






اون که یه وقتی تنها کســـم بود،تنها پناه دل بی کسم بود
تنهام گذاشت و رفت از کنـــــارم ، از درد دوریش من بی قرارم

خیال می کردم پیشم می مونه ، ترانه ی عشق واسم می خونه

خیال می کـــــردم یه هــمزبونه، نمی دونستم نا مهربونه

با اینــــکه رفتـــه امـــا هنــــوزم، از درد عشقش دارم می سوزم


فکر و خـــیــالش همــش باهامه، هر جا که می رم جلو چشامه

دلم می خــــواد تا دووم بــیــارم، رو درد دوریش مرهم بزارم

اما نمی شه راهی نداره ، نمی تونم من طاقت بیارمه مع تحيات السلواني

نمی تونم من طاقت بیارم...السلواني نسيانك صعب 06السلواني نسيانك صعب 06السلواني نسيانك صعب 06




+ نوشته شده در یکشنبه سی ام تیر 1387ساعت 14:44 توسط نانی گل و مهدی |
GetBC(51);
نظر بدهيد


خشک و عاشقانه
عبد السلواني
عبد السلواني
مشرف قسم
مشرف قسم

ذكر
عدد الرسائل : 41
العمر : 34
تاريخ التسجيل : 10/10/2008

الرجوع الى أعلى الصفحة اذهب الى الأسفل

الرجوع الى أعلى الصفحة

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
لاتستطيع الرد على المواضيع في هذا المنتدى